تا حالا شده عاشق بشی، ولی دلت نخواد که بدونه ؟
تا حالا شده تمام شب گریه کنی بدون اینکه بدونی چرا؟
دلت بخواد تا صبح بیدار بمونی ، ولی بدونی به جائی نمیرسی ؟
تا حالا شده رفتنش رو تماشا کنی ، اما نخوای بره و بعد آروم تو دلت بگی " دوستت دارم " ،
اما نخوای بدونه ؟
تا حالا شده
دیوانه شدم....تمنا
امشب که ز غم دیوانه شدم
آواره ی من میخوانه شدم
تا خانه ی دل دیوانه شدم
به خاطر عشق تو دیوانه شدم
دیوانه شدم
دیوانه ی تو
تو شمعی و من
پروانه ی تو
رفتی ز برم چشمان ترم
دوخته بر دره آشانه ی تو